سمینار انار
سلام
سال 76 یا 77 برای کار نظارت و ارزشیابی طرحها رفته بودیم استان مرکزی.دو روز آخر کار ما تو ساوه بود. محل اسکان ما را هتلی تو شهر صنعتی ساوه تعیین کردند.روز، کارهایمان را در اداره انجام دادیم و شب برای استراحت به هتل رفتیم. جمعیت زیادی اونجا بودند که تعداد معدودی اصولن هتل مسکن بودند که نمونه اش پیر مردی بود، مهندس صنایع و کارش راه اندازی کارخانه بود. پروژه ای در ساوه داشت که یکسال ساکن اون هتل بود. عده ای هم مثل ما مسافران یک شبه و چند شبه بودند و حدود دویست نفری هم مهمانهای سمینار انار بودند که در همان هتل به مدت سه چهار روزدر حال برگزاری بود ، مهمانها حضور داشتند و مهندس مجرب، رفتار و سکنات این شرکت کننده ها را یاد گرفته بود و شب در غذا خوری برایمان تعریف کرد. اینگونه: می گفت این شرکت کننده ها که از باغداران و واسطه ها و صادر کننده ها و صاحبان حرفه ی صنایع تبدیلی انار هستند، روزی دو بار ، نمیدونم با چه وسیله ای تو اتاقشون تریاک می کشند اساسی! یکی ظهر ، که ما نبودیم ببینیم که پیر مرد چی میگه! و یکی شب بعد از شام که از یک ساعت دیگر شروع میشه. کنجکاو بودیم که بفهمیم از کجا میگه؟
شام خوردیم و رفتیم تو اتاقمون ، نیمساعتی نگذشته دیدیم صدای آژیر سنسور آتشنشانی که به دود حساسه از تعدادی از اتاقها در آمد و چراغ سر در ورودی هر اتاق از راهرو ، شروع کردن به چشمک زدن. تو راهرو سرک می کشیدیم، به محض اینکه ساکنین اتاق وارد اتاقشون می شدند اول خط روشنائی اتاق که زیر درب ورودی دیده می شد، با گذاشتن پتو یا ملحفه تاریک می شد و در کمتر از ده دقیقه آژیر و چراغ مربوطه ی منصوب دربالای درب ورودی روشن می شد و یکی دو ساعتی این وضعیت ادامه داشت. قسمت حالب دیگر آن موقعی بود که کار تمام می شد و احدی میخواست بیاد بیرون، همزمان با باز شدن درب، یک دود قلمبه ای از اتاق می زد بیرون . یا ساکنین اتاق میخواستند بخوابند و پتو و یا ملحفه را از زیر درب ورود بر می داشتند، تا نیمساعت تدریجی از زیر درب، دود بیرون می آمد.
شانس آوردیم بیش از یک شب آنجا نبودیم وگرنه ما هم( ناناش تمام ) می شدیم.
دوستدارتان: عبدالله قهقائی